نوشته شده توسط : Mis.E.F

در آنجا ، بر فراز قله ی کوه

دو پایم خسته از رنج دویدن

به خود گفتم که در این اوج دیگر

صدایم را خدا خواهد شنیدن

بسوی ابرهای تیره پر زد

نگاه روشن امیدوارم

ز دل فریاد کردم کای خداوند

من او را دوست دارم ، دوست دارم

 

 

صدایم رفت تا اعماق ظلمت

بهم زد خواب شوم اختران را

غبارآلوده و بیتاب کوبید

در زرین قصر آسمان را

ملائک با هزاران دست کوچک

کلون سخت سنگین را کشیدند

ز طوفان صدای بی شکیبم

به خود لرزیده ، در ابری خزیدند

 

 

ستونها همچو ماران پیچ در پیچ

درختان در مه سبزی شناور

صدایم پیکرش را شستشو داد

ز خاک ره ، درون حوض کوثر

خدا در خواب رویا بار خود بود

بزیر پلکها پنهان نگاهش

صدایم رفت و با اندوه نالید

میان پرده های خوابگاهش

 

 

ولی آن پلکهای نقره آلود

دریغا ، تا سحر گه بسته بودند

سبک چون گوش ماهی های ساحل

به روی دیده اش بنشسته بودند

صدا صد بار نومیدانه برخاست

که عاصی گردد و بر وی بتازد

صدا می خواست تا با پنجه خشم

حریر خواب او را پاره سازد

 

 

صدا فریاد میزد از سر درد

بهم کی ریزد این خواب طلائی؟

من این جا تشنه ی یک جرعه ی مهر

تو آنجا خفته بر تخت خدائی

مگر چندان تواند اوج گیرد

صدایی درد مند و محنت آلود؟

چو صبح تازه از ره باز آمد

صدایم از " صدا " دیگر تهی بود

ولی اینجا بسوی آسمانست

هنوز این دیده امیدوارم

خدایا این صدا را میشناسی؟

من او را دوست دارم ، دوست دارم...

....فروغ فرخزاد....

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1055
|
امتیاز مطلب : 498
|
تعداد امتیازدهندگان : 158
|
مجموع امتیاز : 158
تاریخ انتشار : 14 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Mis.E.F

 

خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدزدارند !
مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگرکار دارند !
در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کاردارند !!!

کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس کهتشریفاتی و مرفه است !
تازه در خارج کراوات هم میزنند که همه میدانند یک جور فلش و علامت راهنمای رو به پایین است !

خارجی ها همه غرب زدههستند بی همه چیز ها !!!
مردم خارج ، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند: یو آر ... !!!
اما در اینجا ما همیشه درحال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل هستیم بس که مودب و بافرهنگیم !

ما در ایران خیلی همه چیزداریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی آزادی !
اما فرق اصلی ما در ایناست که خودمان میگوییم این ها را نداریم ، ولی مقاماتمان میگویند دارید !
و ما از بس که نفهم هستیم ، اصرار میکنیم و میگوییم پس کو ؟!!!
آن وقت آنها مجبور میشوند گشت درست کنند و به زوربه ما حالی کنند که ایناهاش !!!
در خارج اما اینطوری نیست بس که آنها بی منطق هستند !

خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد ! آنها برای لاک زدن جریمه نمیشوند !
در خارج هنوز نفهمیده اندکه رنگ سیاه مناسب تابستان است !
خارجی ها بس که دین واعتقاد ضعیفی دارند ، با دیدن موی نامحرم ، هیچ چیزیشان نمی شود !!!
اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم ! بس که محکم است این اعتقاداتمان !

خارجی ها فکر میکنند ما در جنگ جهانی هستیم چون کوپن داریم و سهمیه بندی !
آنها وقتی جنگ جهانی میکردند همه چیزشان سهمیه بندی بود !
ما همیشه در حال جنگ جهانی هستیم ! بس که رییس جمهورها و رهبرمان منتخب ما هستند !

آنجا کشیش ها و پاپ حوزه علمیه ندارند بس که بیفرهنگ هستند !
خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند ، نمی دانندازدواج از نوع موقت چیست !
خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و
هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر ! هر 4 تا زن میشود یک مرد !!!
ما استاد پاک و مطهری داشتیم که استاد اخلاق بود و پسرش هم برای
نشان دادن اصل و نسب پدرش ، در مجلس به یکی دیگرگفت : فیوز !!!
البته او قبل از فیوز یک ( پ ) هم گذاشت که مانفهمیدیم چرا !

آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود روشن میکنند، درحالی که همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب است !

آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، بس که الاغند،
در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه نداردشاد باشد !
خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز ایرانی ها نمیدانداین را !

ما قطب جهان اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست !
ما میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط مجسمه آزادی دارند !!!
و هر بچه ای میداند که اصلا مجسمه یعنی هیچ کاره ! پس ما آزادی داریم ولی خارجی ها ندارند !

آن ها خواننده هایی دارند که همش اعتراض میکنند بسکه بی ادبند ،
در حالی که خواننده های ما میخوانند همه چی آرومهبس که هنرمندهای مودبی هستند !

آن ها بس که به بزرگترشان احترام نمیگذارند ، هیچوقت آل پاچینو و جرج کلونی و آنجلینا جولی را ،
نمی فرستند دست بوس اسقف و پاپ تا بلکه عبرت بگیرند و کار بد نکنند در فیلمها !

ما در ایران تعداد صندلی های دانشگاه هایمان از متقاضی ها بیشتر است بس که علم داریم !
فیلم های ما در ایران هیچ وقت پایان غمگین ندارد بسکه ما شادیم ،
ولی خارجی ها همه افسرده هستند و همه اش در فیلم هادر حال خون ریزی و کارهای بد بد !
در حالی که همه میدانندلذت هر فیلمی به عروسی انتهای آن است !

آن ها بس که سوسول هستند هر 4 سال یک نفر میشود همه کاره مملکتشان ،
ولی ما همیشه گفته ایم که حرف مرد یکی است و هیچ وقت عوض نمیشود !

ما در ایران خانواده خود را خیلی دوست داریم و هر وقت کاره ای شدیم ،
تمام فک و فامیل خود را میکنیم مدیر !
اما آن ها بس که بنیان خانواده قوی ندارند ، این کارها را بلد نیستند !

ما از این انشاء نتیجه میگیریم که خارج جای بدی است !
خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !
 
 


:: بازدید از این مطلب : 843
|
امتیاز مطلب : 512
|
تعداد امتیازدهندگان : 167
|
مجموع امتیاز : 167
تاریخ انتشار : 12 مرداد 1389 | نظرات ()